حکمرانی دیجیتال یا حکمرانی هوشمند
در دنیای دیجیتال امروزی و در بین این همه فن آوری سوال مهمی طرح می شود که " مغز متفکر مردم و حکومت ها چیست یا کیست ؟ " سوالی که ذهن ها را به سمت جایگاه جدیدی برای هر دوی آنها می برد ، امروز مردم و حاکمیت ها در جایگاهی قرار گرفته اند که حضور همه جانبه و تعامل آنها با هم ، تحت تاثیر فن آوری های دیجیتال نوظهور است ، نوعی سبک جدید زندگی و البته سبک جدید حکمرانی ...
اما واقعیت این است که بزودی فن آوری های نوظهوری چون هوش مصنوعی موجب ظهور حکومت و ملت های هوشمند خواهند شد ، قطعا سرعت این تغییر و تحولات به نسبت و در قیاس با سایر انقلاب های صنعتی بیشتر است و حتما و قطعا با دنیای بسیار متفاوت و پیچیده ای روبرو خواهیم شد ،که جا دارد ضمن بررسی تغییرات پیش رو و ناشی از این مفهوم نوظهور که در دنیای جدید مسبب و خالق پارادایم ها و ثروت های جدید اجتماعی و دموکراتیک می شود ، این مفهوم از دیدگاه هستی شناسی و معرفت شناسی بررسی ، نقد و تحلیل شوند.
قابل پیش بینی است که این چالش ها و تنش ها منجر به تحولات بزرگ و ناشناخته ای در جوامع بشری خواهند شد آنقدر بزرگ و اغراق آمیز که در برخی از پیش گویی ها ، هوش مصنوعی و مخلوقات (منظور محصولات و خدمات) حاصل از آن را عامل مختومه شدن دوران حکمرانی از نوع انسانی می دانند پس اگر بخواهیم از منظر فن آوری جواب سوال را بدهیم که مغز متفکر مردم و حکومت ها چیست یا کیست، آن مغز حتما هوشی ماشینی و مخلوق دست بشر است پس حکومت های آتی چه در سطح حاکمیت و دولت ها و چه در سطح حکمرانی سازمان ها و شرکت ها در تعامل بین عوامل انسانی و سیستم هایی بر پایه فن آوری های نوظهوری چون هوش مصنوعی می باشند. لذا در چنین زیست بومی و در شرف ظهور انقلاب صنعتی چهارم ، طراحی نوین خط مشی گذاری بر پایه و به واسطه فن آوری های نوظهور الزامی به نظر می رسد.
اما تفاوت های بین دولت الکترونیک ، دولت دیجیتال و دولت هوشمند
- در دولت الکترونیک تمرکز و تایید بر اینترنتی کردن تمامی پروسه های مصوب و موجود فعلی است اما در دولت و حاکمیت های دیجیتال تمرکز بر اصلاح فرآیندهای و پروسه های اداری و دولتی به کمک فناوری های نوظهور.
- دولت دیجیتال یک استراتژی جدید جهت مدرنایز کردن ( مدرن کردن ) دولت ها است.
- دولت دیجیتال موج جدیدی از دولت ها ( مثل دولت خوب ، دولت خدمتگزار ، دولت الکترونیک و ... ) ناشی از ادغام بدنه دولت ها با فن آوری و خدمات دیجیتال است لذا جا دارد بگوییم فرآیندها در دولت دیجیتال ثابت نیستند بلکه هوشمندانه و خلاقانه تغییر پذیر هستند. و در انتها دولت دیجیتال را می توان یک شبه پارادایم جدید دولتی نام برد.
امروزه دولت هوشمند که هم ردیف و به جای دولت الکترونیک و همچنین هم ردیف دولت دیجیتال به کار برده می شوند تعاریف خاص خود را دارند دولت هوشمند از لحاظ مفهومی و کاربردی در سطح انتزاع بالاتری قرار دارد همان طور که دولت دیجیتال در سطح انتزاع بالاتری نسبت به دولت الکترونیک قرار دارد ؛ اگر دولت و حکمرانی دیجیتال هدف والای اصلاح پروسه را دنبال کند ، دولت ها و حکمرانی های هوشمند آتی حتما و قطعا به دنبال بهبود فرآیندهای دموکراتیک و خدمات عمومی بواسطه فناوری های نوظهور هستند و اینجا است که جایگاه خط مشی گذاری دیجیتال برای نیل به این اهداف والا پررنگ می شود خط مشی ایران دیجیتال ، تصویر ایران دیجیتال از حضور دیجیتال در حوزه های دیجیتال ، جهت تحقق اهداف دیجیتال دولت ها و حاکمیت های هوشمند و دیجیتال آتی است.
و در خط مشی گذاری دیجیتال اهداف کلان بایستی ، در ابتدا بحث پاکسازی افکار جهت ایجاد اصول و آگزیوم های جدید عقلایی به منظور درک تحولات دیجیتال باشد و همچنین شناسایی ذی نفعان چه در سطح کشور و چه در سطح منطقه و دنیا بایستی با در نظر گرفتن اولویت ها و اصول حفظ منافع ملی باشد و در انتها خط مشی گذاری با تبعیت از روش گذشته نگر برای خلق دنیای جدید بایستی یک نگاشت نهاد یا همان نقشه راه دیجیتال کشور را بیان دارد.
برگرفته از کلام اساتید بزرگوارم دکتر پورعزت و دکتر نرگسیان
و همچنین متن مصاحبه من در رادیو گفتگو :
http://radiogoftogoo.ir/NewsDetails/?m=177107&n=501265
http://webapp.iranseda.ir/EpgRecordArchive.aspx?VALID=TRUE&epgId=145887325&chid=29
دیدگاه خود را بنویسید