استدلال اتاق چینی که در واقع نوعی آزمایش فکری است و امروزه با نام اتاق چینی شناخته می شود ، برای اولین بار در مقاله جان سرل ، فیلسوف سرشناس آمریکایی و استاد دانشگاه برکلی منتشر شد. استدلال اتاق چینی به این صورت است که جان، خودش را در یک اتاق تصور می کند و به کمک یک برنامه کامپیوتری به سوال هایی که به دست او می رسد، چینی پاسخ می دهد. در واقع جان، چیزی از زبان چینی نمی فهمد ولی به کمک برنامه کامپیوتری و همچنین با دستکاری نمادها و اعداد دقیقاً همانند یک کامپیوتر ، رشته ای از جواب های مناسب ، چیده شده با حروف چینی را به قسمت خروجی ارسال می کند و این امر باعث می شود که افراد بیرون اتاق، به اشتباه تصور کنند که واقعا، یک فرد چینی داخل اتاق نشسته است.
از قیاس خدمات الکترونیکی ارائه شده ایران و امارات متحده عربی می توان چنین برداشت نمود که در قیاسی منصفانه، هر دو در یک وضعیت هستند و حتی شاید برخی از موارد و اقدامات انجام شده در ایران، پیشروتر از برنامه های هوشمند سازی دولت امارات متحده عربی هم باشد! اما با این وجود، همچنان میزان نارضایتی مردم از خدمات قوه قضائیه پایین است؟! مسئله چیست؟برنامه های تحول و هوشمندسازی، زمان و هزینه خود را دارد.در آخرین اظهار نظر به نقل از محمدحسین فروزانمهر، این سازمان، برای برنامه های هوشمندسازی، بودجه هزار میلیارد تومانی را به این امر اختصاص داده است، که جای تقدیر و تشکر دارد و حاکی از وجود درایت لازم برای ریشه کنی پروسه های سنتی و بعضا منقرض شده و جلوگیری و ریشه کنی فساد اداری دارد، سیستم ها و رویکردهایی که با روحیات و شرایط اجتماعی کنونی جامعه ایران سازگاری ندارد و نیازمند تغییرات زیرساختی است.
در دنیای تجاری امروز دو معضل اساسی وجود دارد؛ یکی ، مربوط به خط مشی ایی است که خیلی از دولت ها ، شرکت ها و سازمان های بزرگ دولتی و خصوصی اتخاذ کرده اند و آن، کالایی تر کردن (اشاره به مقوله Commoditization) خدمات و محصولات است که در نقشه سفر مشتری، مفهوم تجربه مشتری را با بحران مواجه ساخته است و دیگری، بحرانی تحت عنوان، دگرگون سازی ساختارهای تجاری و مشتری داری تحت تاثیر فناوری های نوظهور و مخرب است؛ روندهای تحول گرایانه ای که تحت تاثیر فناوری هایی چون هوش مصنوعی و زنجیره بلوکی به صنایع وارد شده است و متاسفانه در این مسیر، همه شرکت ها و سازمان ها قادر نیستند که به سرعت خود را به شرایط جدید عادت دهند و تجربه نشان داده است که شرکت های بزرگ و صاحب نام در این زمینه بیشتر موفق می شوند.حال در چنین شرایطی که مشتریان عادت به خرید کالاهای ارزان قیمت کرده اند و فناوری های مخرب هم در حال تغییر زیرساخت های تجاری و حکمرانی سازمانی است، سوال مهمی پیش می آید که چگونه از مشتریان خود محافظت کنیم؟! شرایط نگهداشت مشتریان در چنین شرایط و اکوسیستمی چگونه است؟