مدیریت استمرار کسب و کار عبارت است از نوعی برنامه ریزی و آمادگی بالقوه سازمان ها ، شرکت های دولتی و خصوصی برای حفظ کارکردهای تجاری و یا از سرگیری سریع کسب و کارهای خود پس از وقوع یک فاجعه و رخداد در ابعادی که آنها توان مواجهه با طیف رخدادهای مختلف فورس ماژوری را داشته باشند مثل سیل ، زلزله ، آتش سوزی ، حملات سایبری و نمونه اخیر آن در کشور اپیدمی ویروس کرونا (کوید 19).
در این خصوص ، مدیران ارشد کسب و کارها خصوصا مدیران برنامه ریزی و توسعه راهبردی ، مدیران کسب و کارها و مدیران فروش و خدمات پس از فروش همگی بایستی پیش از وقوع بحران ها ، پیامدهای احتمالی را شناسایی و آنها را برطرف کنند. این بدین معنی است که تمامی سازمان ها می بایست اسناد مدیریت استمرار کسب و کار خود را تهیه و روش ها و دستورالعمل های مرتبط را تدوین ، تنظیم و تصویب نمایند و برای آنها بودجه های لازم را هم در نظر بگیرند. و همچنین با انجام مانورهای ادواری از صحت عملکرد فرآیندها ، دستورالعمل ها و تجهیزات به استخدام گرفته شده و میزان به روزرسانی آنها اطمینان حاصل نمایند.
خاطرم هست چندین سال پیش که در شرکت ایرانسل مشغول به کار بودم نماینده بخش خودمان برای تهیه سند مدیریت استمرار کسب و کار جهت ارسال آن به سمت سازمان تنظیم مقررات رادیویی شدم همیشه ذهنیت من از تهیه چنین اسنادی برای مواقع بسیار بحرانی نظیر زلزله تهران بود هیچ وقت فکر نمی کردم دیگر رخدادهایی چون اپیدمی ویروس کرونا و ابعاد آن چقدر به مراتب می توانند از وقوع یک سیل یا زلزله خطرناک تر باشند امروز که ابعاد این حادثه تلخ را در ذهنم مرور می کردم ، سوالی به ذهنم رسید که آیا صنایع دیگر همانند صنعت اطلاعات و ارتباطات (مخابرات) چنین برنامه ریزی را انجام داده اند اگر پاسخ مثبت است پس چرا بحران احتکار و کسری محصولات بهداشتی پایه ، نظیر ماسک و الکل و ضد عفونی کننده هایی چون سفید کننده (وایتکس) در کشور دیده شد مشکل چیست ؟ و آیا نهاد و رگولاتور بالادستی بر آنها ، نظارتی در این خصوص دارد تا آنها را مجبور به تهیه و اجرای پروتکل ها در مواقع بحران کند؟!
برگشت کنیم به دی ماه که اخبار کرونا ویروس در کشور پخش شده بود . تصور بفرمایید اگر چنین سندی در کشور مابین تولید کننده های تجهیزات بهداشتی و دارویی وجود داشت ( که البته حسب تجربه بنده فرضم بر وجود آن است ) و نهاد رگولاتور بالادستی یعنی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی نفرات خود را برای بازرسی و انجام مانورهایی به آن سازمان ها و شرکت ها اعزام می کرد چه اتفاقی می افتاد ؟! آیا مشکل نمی توانست حل و مدیریت شود البته که بله...
از میان تمام مشکلات فعلی فقط یک مورد را که کسری الکل سفید باشد را در نظر بگیرید. پرتوکل در این موقع می گوید برای خروج از بحران ظرفیت آن بایستی افزایش و چند شیفته می شد چون تجربه ویروس های خانواده کرونا و سطح آلودگی آن در کلان شهرهای دیگر خصوصا نمونه اخیر آن در شهر ووهان ، نشان از یک بحران جدی در سطح فراگیری ملی بوده است و به دلایلی چون مصرف عمده آن محصولات توسط بیمارستان ها ، شهرداری ها ، ارگان های امنیتی و نظامی و همچنین به صورت موازی مواردی چون احتکار ، افزایش صادرات و سایر مشکلات پنهان ، نیاز بسیار می شد این جا است که ورود رگولاتور برای اجرای پروتکل ها لازم است و سکوت و عدم ورود آنها به معنی نبود برنامه می باشد. لذا در جواب وزیر محترم بهداشت و درمان که گلایه ای به رییس جمهوری در خصوص عدم تامین نیازهای پایه ارسال کردند باید گفت اگر این مسئولیت به عهده شما نبوده و سایر وزارتخانه هایی که نام برده اید آنها را مسئول تامین و تجهیز می دانید شما در این خصوص (مدیریت استمرار کسب و کار) چه کردید ؟! آیا شما و وزارتخانه شما نبایست پروتکل ها را در بازه زمانی دو ماهه طلایی دی و بهمن اجرا و عملیاتی می کردند پس چرا این اتفاق نیافتد ؟!
متاسفانه باید گفت شیوه اداره امور در وزارتخانه ها با شیوه های سنتی فعلی و هیئتی ، در کنار خطاهای بسیار عمیق انسانی دیگر کارساز نیست و لزوم بازنگری جدی به خط مشی های تدوین شده بیش از بیش به چشم می خورد و همچنین سکوت عمیق و معنی دار سازمان پدافند غیر عامل هم قابل توجه است. این جا است که سبک های جدید حکمرانی و تجهیز تمامی زنجیره صنایع به واسطه ابزارهای فناورانه روز نظیر کلان داده ها و هوش مصنوعی برای برون رفت از بحران های بعدی نه تنها ضروری بلکه راه قدرتمند برای مقابله با بحران های ناشناخته دیگری و در چنین ابعادی است چندی پیش دست نوشته ای در این خصوص و اینکه این رخدادها صرفا یک اپیدمی نیستند و نوعی جنگ های مدرن بیولوژیکی هستند انتشار دادم در این حالت انتظار می رود دستگاه های مسئول برای تهیه و عملیاتی سازی چنین بحران هایی خود را آماده کنند چون در فصل سرد سال 99 با موارد مشابه روبرو خواهیم شد.
دیدگاه خود را بنویسید